دیوار من

ایده های ذهنی

دیوار من

ایده های ذهنی

برای تو

سالها غم دوری و سم فراق برای تو بود  

حال سرور وصال و شهد دیدار برای من  

چه شب ها  چه روزها گذشت  

خبری از وفا نبود 

لحظه ای بیش نبود  

آن لحظه  

نگاهت قلبم را فشرد  

گرمی دستانت سردیم را ببرد 

آغوشت رویاها برایم بساخت  

من نفسم را می دهم  

تا لحظه ماندنی باشد 

الی  

۴/۸/۹۰

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد