بودنم درماندست داد و بیداد زدست بودن دیر دانستم دیر دور شد دایره دیده دوست دور شد در دریا دست تقدیر ربود از دلم دار و ندار دیده ام دنیا را در به در می بیند دار در دشت دژم دیده ز باد دود در دیده دهر در و دیوار دمل در امید دیدار از دیاری به دیار می دوم در دل دالان دلیل همه دنبال دلیل دی و مرداد به دنبال دلیل
ف.ت